چالشهای اصلی کسبوکارها در سوشال مدیا

با رشد فزاینده نقش شبکههای اجتماعی در استراتژی بازاریابی دیجیتال، بسیاری از کسبوکارها در تلاشاند تا از این بستر برای افزایش تعامل، آگاهی از برند و فروش استفاده کنند. با این حال، مدیریت مؤثر شبکههای اجتماعی فراتر از صرفاً انتشار محتواست و نیازمند برنامهریزی، منابع انسانی، ابزارهای حرفهای و هماهنگی سازمانی است. در عمل، بسیاری از برندها در مسیر استفاده از سوشال مدیا با چالشهای مختلفی مواجهاند که میتواند بر عملکرد و اثربخشی فعالیتهای آنها تأثیر منفی بگذارد.
یکی از اصلیترین موانع، محدودیت ظرفیت تیم است؛ چالشی که بیش از ۵۰ درصد کسبوکارها آن را بهعنوان بزرگترین مانع در مسیر مدیریت شبکههای اجتماعی عنوان کردهاند. در بسیاری از سازمانها، تعداد نیروهای انسانی متخصص در این حوزه با نیاز واقعی هماهنگ نیست و همین مسئله باعث میشود برنامهریزی، تولید محتوا، پاسخگویی به مخاطبان و اجرای کمپینها با اختلال یا تأخیر انجام شود.
در کنار این موضوع، محدودیت در تولید ویدئو نیز یکی از چالشهای پرتکرار است که حدود ۳۰ درصد برندها با آن روبهرو هستند. با توجه به قدرت بالای ویدئو در جذب مخاطب و ایجاد تعامل، کمبود منابع یا توانمندی در این زمینه میتواند از دست رفتن فرصتهای ارزشمند را به همراه داشته باشد.
عدم وجود مدیر اختصاصی برای شبکههای اجتماعی نیز یکی دیگر از موانع مهم است. حدود ۲۰ درصد از کسبوکارها فاقد فردی هستند که بهصورت مشخص مسئولیت راهبری این حوزه را بر عهده داشته باشد؛ موضوعی که موجب میشود هماهنگی، انسجام و نظارت بر عملکرد شبکههای اجتماعی کاهش یابد.
نبود ابزارهای مناسب برای برنامهریزی، مدیریت، تحلیل دادهها و خودکارسازی فرآیندها نیز در حدود ۲۰ درصد کسبوکارها بهعنوان یک مشکل کلیدی مطرح شده است. در دنیای پرسرعت دیجیتال، استفاده از ابزارهای پیشرفته نهتنها موجب افزایش بهرهوری میشود بلکه کیفیت خروجیها را نیز ارتقا میدهد.
همچنین، مدیریت مؤثر جامعه (Community Management) از دیگر چالشهای رایج است که حدود ۲۰ درصد برندها آن را تجربه میکنند. پاسخگویی حرفهای به نظرات، مدیریت بحرانهای احتمالی و حفظ ارتباط زنده با مخاطبان، بخشی از این وظایف است که اغلب به دلیل محدودیت منابع یا عدم تخصص کافی، بهدرستی انجام نمیشود.
تعداد زیاد کانالها نیز پیچیدگیهای خاص خود را دارد. حدود ۲۰ درصد از برندها اعلام کردهاند که حضور در پلتفرمهای متعدد موجب دشواری در مدیریت یکپارچه، هماهنگی در پیامها و تخصیص بهینه منابع شده است. هر شبکه اجتماعی ویژگیهای خاص خود را دارد و نیازمند استراتژی و محتوای مخصوص به خود است.
در سطح سازمانی، عدم حمایت کافی از سوی تیمهای داخلی نیز یکی از مشکلات رایج است که حدود ۱۵ درصد کسبوکارها با آن مواجهاند. نبود همراهی بخشهای دیگر سازمان در تهیه محتوا، ارائه اطلاعات یا مشارکت در کمپینها میتواند عملکرد تیم شبکههای اجتماعی را تحتالشعاع قرار دهد.
همچنین، نبود فرآیندهای ثابت و مشخص در حدود ۱۵ درصد از برندها مشاهده میشود. نبود دستورالعملهای اجرایی، رویههای ثابت برای انتشار محتوا، پاسخگویی یا مدیریت بحران، موجب سردرگمی تیمها و کاهش کارایی کلی میشود.
حسابهای برند منطقهای نامرتبط یا ناهماهنگ نیز در برخی سازمانهای بزرگ دیده میشود. این موضوع که در کمتر از ۱۵ درصد برندها مطرح شده، به معنای فعالیت پراکنده، بدون نظارت یا در تضاد با استراتژی اصلی برند در مناطق مختلف است که میتواند تصویر برند را تضعیف کند.
در کنار این موارد، کمبود منابع طراحی گرافیکی نیز مانعی برای تولید محتوای بصری با کیفیت است که کمتر از ۱۵ درصد از برندها به آن اشاره کردهاند. طراحیهای ضعیف یا تأخیر در آمادهسازی تصاویر میتواند جذابیت محتوا را کاهش دهد.
در نهایت، کمبود منابع تولید محتوا بهویژه در حوزه کپیرایتینگ از دیگر چالشهایی است که گرچه در کمتر از ۱۰ درصد برندها بهصورت جدی مطرح شده، اما همچنان تأثیر قابلتوجهی در کیفیت محتوا دارد. متنهای ضعیف یا غیرحرفهای میتوانند اثرگذاری پیام برند را کاهش دهند و بر تعامل کاربران اثر منفی بگذارند.
جمعبندی آماری این چالشها به شرح زیر است:
-
محدودیت ظرفیت تیم: بیش از ۵۰٪ (بزرگترین چالش)
-
محدودیت در تولید ویدئو: حدود ۳۰٪
-
عدم وجود مدیر اختصاصی شبکههای اجتماعی: حدود ۲۰٪
-
نبود ابزارهای مناسب: حدود ۲۰٪
-
مدیریت مؤثر جامعه (Community Management): حدود ۲۰٪
-
تعداد زیاد کانالها: حدود ۲۰٪
-
عدم حمایت کافی از سوی تیم: حدود ۱۵٪
-
نبود فرآیندهای ثابت و مشخص: حدود ۱۵٪
-
حسابهای برند منطقهای نامرتبط و ناهماهنگ: کمتر از ۱۵٪
-
کمبود منابع طراحی گرافیکی: کمتر از ۱۵٪
-
کمبود منابع تولید محتوا (کپیرایتینگ): کمتر از ۱۰٪
درک دقیق این چالشها و برنامهریزی برای رفع آنها، میتواند زمینهساز بهبود عملکرد برندها در شبکههای اجتماعی و بهرهبرداری مؤثرتر از ظرفیتهای این بستر پرنفوذ باشد.